چرا نوجوانان از خانواده فاصله میگیرند و جذب دوستانشان میشوند؟
با شروع دوره نوجوانی، در ارتباطات نوجوان با خانواده و دوستان، تغییرات چشمگیری به وجود میآید. این تغییر در منزوی شدن نوجوان، شرکت نکردن در میهمانیهای خانوادگی و جر و بحثهای مختلف با خانواده، قابل مشاهده است. این درحالیست که برخلاف ارتباطات پرتنش نوجوان با خانواده، ارتباطات او با همسالان کمتنش بوده و همسالان نقش نوعی «مُسکن» را برای او بازی میکنند.
به گزارش گروه جامعه شجرنیوز، از ویژگیهای این دوره، مهم شمردن گروه همسالان است. نوجوانان رابطه با همسالان را نوعی فرصت جهت ارضای «نیاز به ارتباط» میدانند. در این میان ویژگیهای شخصیتی مشترک، اساس و پایه دوستی با همسالان را تشکیل میدهد.
در این دوره، نوجوان نیاز شدیدی به ارتباط با همسالان احساس میکند؛ نیاز به تنها بیرون رفتن با افرادی که بتواند با آنها رابطهای دوستانه و صمیمی داشته باشد. در این میان، بسیاری از فعالیتهای تفریحی نوجوانان را فعالیتهای بیساختار تشکیل میدهند.
نوجوانان دوست دارند با دوستان خود پرسه بزنند و وقت گذرانی کنند، به مهمانی و سینما بروند و تعامل اجتماعی و روابط صمیمانه با جنس مخالف داشته باشند. بسیاری از والدین از اینکه نوجوانشان خود را «وقف» گروه همسالان میکند، شکایت میکنند. در این مدل ارتباطی نبردی سه جانبه را بین والدین، نوجوانان و همسالان، توصیف میکند؛ گروه همسالان برای فرزند، به عنوان راهی برای مبارزه با سلطه والدین است؛ والدین گروه همسالان را به دلیل نفوذ «بد» روی فرزند خود، سرزنش میکنند و نوجوان از طریق بیاحترامی و تحقیر والدین، با همسالان پیوند مییابد.
ارتباط نوجوان با همسالان میتواند تأثیری منفی یا مثبت بر رشد او داشته باشد. از یک طرف، پیوستن به گروههای ناهنجار اجتماعی و همسالانی که نوجوان با آنها همانندسازی میکند مانند؛ بزهکاران، معتادان به مواد مخدر و نوجوانانی که ترک تحصیل کردهاند، میتواند موجب اختلال در رشد نوجوان شود و تأثیر فراوانی در فرآیند رشد هویت منفی نوجوانان داشته باشد. علاوه بر این، همانندسازی با چهرههای سینمایی و موسیقی نیز میتواند سبب شکلگیری هویت منفی در نوجوانان شود.
از طرف دیگر، گروه همسالان با وجود مشکلات و ناکامیهایی که برای والدین ایجاد میکنند، میتوانند تأثیر مثبت زیادی بر رشد هیجانی و اجتماعی نوجوانان داشته باشند که در ادامه به برخی از این موارد اشاره میشود:
برای نوجوانان، ارتباط با همسالان و تبادل افکار و احساسات با آنان، موجب رشد مهارتهای اجتماعی میشود؛ علاوه بر این، تعامل نوجوان با همسالانی که علایق مشترک دارند، سبب احساس وابستگی به گروه میشود.
به زعم برخی روانشناسان، ارتباط نوجوان با همسالان میتواند به دلایل زیر سازنده باشد:
- فراهم کردن زمینه یادگیری مهارتهای دوستی، روابط عمیق و صمیمانه در بزرگ سالی
- آغاز فرآیند خودشناسی از طریق همانندسازی با همسالان؛ اینکه نوجوان از خود سؤال میکند کیست و چه تفاوتی با والدین خود دارد؟.
- همسالان موجب فردیت یافتن نوجوان و زمینهساز عدم وابستگی به خانواده اصلی میشوند.
- علاوه بر این، بودن با همسالان و عضویت نوجوانان در گروههای همسالان، موجب میشود آنان مهارتهای خود را به کار گیرند؛ این مهارتها عبارتاند از یادگیری، گوش دادن صحیح و دقیق به دیگران، رعایت کردن نوبت، هماهنگی احساسات مختلف، سازش کردن، به اجماع رسیدن، بیان کردن صریح و روشن نظرات خود
- بحث بین همسالان موجب بهبود درک و استدلال اخلاقی در نوجوانان میشود. این امر زمانی اتفاق میافتد که نوجوانان درگیر و منتقد باشند و تلاش کنند از طریق تعاملات نظرگاههای خود را روشن کنند.
به طور کلی در دوره نوجوانی، دوستان به عنوان افرادی تلقی میشوند که یکدیگر را میفهمند، تفکرات و احساسات خود (از جمله اسرار) را با هم در میان میگذارند، در حل مشکلات روانی به هم کمک میکنند و از متهم ساختن دیگری به عنوان علت مشکلات خود میپرهیزند، همسازی علایق و شخصیت اساس انتخاب دوست است و پایان بخشیدن به دوستی به معنای خیانت به دوست تلقی میشود.
همچنین استدلال نوجوان هم به عنوان هدف و هم به عنوان وسیله یاری به دیگری، ارتباط را به عنوان اصلی اساسی برای دوستی در نظر میگیرد.
بر اساس مطالب عنوان شده در صورتی که والدین فرزندپروری مقتدرانه، ارتباطات غیرکلامی و راهنمایی عاطفی بهینه را در پرورش نوجوان خود به کار گیرند، در فرزند خود موجب بسترسازی دل بستگی ایمن میشوند. علاوه بر این، چنانچه آنان ارتباط خود را با نوجوان خود به خوبی حفظ و از نفوذ منفی همسالان جلوگیری کنند، مانع بروز اختلال در ارتباطات آنها خواهند شد.
با ما در شبكه های اجتماعی همراه باشيد: اينستاگرام شجرنيوز ، تلگرام شجرنيوز