اهمیت فرزندپروری سالم در چیست؟
پایگاه خبری شجرنیوز: فرزندپروری بهینه و سالم به رشد احساس همدردی، صداقت، اعتماد به نفس، کنترل خود، مهربانی، تعامل و شادابی کودک کمک میکند. همچنین باعث بهبود حس کنجکاوی ذهنی، انگیزه و نیز ایجاد تمایل برای رسیدن به هدف میشود.
فرزندپروری بهینه به کودکان کمک میکند از خود به درستی در برابر اضطراب، افسردگی، اختلال در خوردن غذا، رفتارهای ضداجتماعی و استفاده از مواد الکلی و مخدر محافظت کنند.
تاثیر نوع فرزندپروری بر رشد کودک
والدین از طریق حرف زدن و خواندن کتاب برای نوزادان گرفته تا بیان ارزش های خانوادگی، تأثیر بسیاری بر رشد کودک خود دارند.
به نوعی میتوان گفت که تا قبل از ورود به مدرسه این تنها والدین و خانواده هستند که بر کودکان تأثیر میگذارند.
فراهم کردن شرایط مناسب برای شروعی خوب توسط والدین از اهمیت بسیاری برخوردار است اما باید به این نکته نیز توجه کرد که کودکان با شخصیت ذاتی خود وارد دنیا میشوند و این وظیفه والدین است که رابط بین آنها و جهان باشند؛ جهانی که آنها را برای استقلال کامل آماده میکند.
در این جهان در حال تغییر، به نظر میرسد که فرزندپروری در معرض مدهای زودگذر و سبک های در حال تغییر است و به نوعی به یک رقابت تبدیل شده است.
افراط و تفریط ها در تربیت کودکان
مسئله ای به نام فرزندپروری افراطی وجود دارد که در آن پدر و مادر سعی دارند فرزندان خود را در کمال دقت و مراقبت و امکانات پرورش دهند. در کنار نقاط مثبت این سبک از پرورش فرزندان، فرزندپروری افراطی، راه رسیدن به بزرگسالی را برای کودکان دشوار میکند و باعث میشود کودکان نتوانند حتی با کوچکترین مشکلات هم روبرو شوند.
البته سبکی هم به اسم فرزندپروری تفریطی داریم و تحقیقات نشان میدهند که عدم مشارکت والدین در تربیت، اغلب منجر به پیامدهای نامناسب رفتاری در کودکان میشود.
نوع پرورش فرزند شما ممکن است بر بسیاری از جنبه های زندگی فرزندان تأثیرداشته باشد، از میزان وزن کودکتان گرفته تا احساسی که نسبت به خودش دارد.
حتما باید مطمئن باشید که نوع فرزندپروری شما به طور سالم به رشد و پرورش آنها کمک میکند. چرا که نوع تعامل شما با آنها و چگونگی تربیت، بر ادامه زندگی آنها تأثیر میگذارد.
محققان چهار نوع سبک فرزندپروری را شناسایی کرده اند:
۱. مستبدانه (دارای کنترل زیاد – محبت کم)
۲. مقتدرانه (دارای کنترل زیاد – محبت زیاد)
۳. آسانگیر(دارای کنترل کم – محبت زیاد)
۴. بی توجه، طرد کننده (دارای کنترل کم – محبت کم)
هر سبک، رویکرد متفاوتی نسبت به پرورش کودکان دارد و میتوان آنها را با یک سری خصوصیات گوناگون شناسایی کرد.
۱. فرزندپروری مستبدانه
آیا این جملات در مورد شما صدق میکنند؟
- بر این باور هستید که کودکان باید نه دیده و نه شنیده شوند.
- اگر حرف قانون باشد، معتقدید که «حرف باید حرف شما» باشد.
- به احساسات کودکتان توجه نمیکنید.
اگر هر یک از این جملات در مورد شما درست باشند، ممکن است والدینی مستبد باشید.
والدین مستبد معتقدند که فرزندشان باید بدون هیچ استثنائی از قوانین آنها تبعیت کنند.
وقتی کودکی دلیل یک چیز را میپرسد، این والدین معروف به این هستند که بگویند «چون من گفتم!».
علاقه ای به بحث کردن ندارند و بیشتر دوست دارند از آنها حرف شنوی شود.
همچنین به کودکان اجازه نمی دهند وارد چالشها شوند و مشکلات را برطرف کنند.
در عوض، قوانینی وضع میکنند و با اندک توجهی به نظر کودکان عواقب کارشان را به آنها نشان میدهند.
والدین مستبد ممکن است به جای تربیت، تنبیه کنند.
به همین خاطر به جای اینکه به کودک نشان دهند که چطور تصمیم درست بگیرد، کاری میکنند که کودک به خاطر اشتباهی که انجام داده احساس ندامت کند.
کودکانی که توسط چنین والدین مستبد و سختگیری بزرگ میشوند بیشتر اوقات از قوانین تبعیت میکنند. اما فرمانبرداری برایشان گران تمام میشود.
مضرات سبک فرزندپروری مستبدانه برای کودکان:
- کودکان والدین مستبد بیشتر مستعد مشکلات اعتماد به نفس هستند، چراکه به عقاید آنها ارزش قائل نمیشوند. حتی ممکن است خشن و عصبانی بار بیایند.
راهکارهای افزایش اعتماد به نفس
- کودکان به جای اینکه فکر کنند که چه کاری را می توانند در آینده بهتر انجام دهند، بیشتر اوقات حواسشان به خشمی است که نسبت به والدین خود دارند.
- از آنجایی که بیشتر اوقات والدین مستبد سختگیر هستند، کودکانشان به خاطر فرار از تنبیه، دروغگویان ماهری میشوند.
راهکارهای مدیریت خشم
۲. فرزندپروری مقتدرانه
کدام یک از جملات زیر در مورد شما صدق میکنند؟
- تمام تلاش خود را میکنید تا رابطه مثبتی با فرزند خود برقرار کنید و آن را حفظ کنید.
- استدلال های موجود در پس مقررات خود را برایش توضیح می دهید.
- مقررات را عملی میکنید و پیامدهایش را هم نشان میدهید اما احساسات کودکتان را مدنظر میگیرید.
اگر جملات بالا در مورد شما درست است، به احتمال زیاد والدینی مقتدر هستید.
این دسته از والدین برای احساسات کودکان خود ارزش قائل میشوند در حالیکه صراحتا مشخص میکنند که باید به حرف بزرگترها گوش داده شود.
فرزندپروری مقتدرانه برای جلوگیری از مشکلات رفتاری پیش از وقوع آنها، در زمان و انرژی سرمایه گذاری میکند.
همچنین از راهبردهای تربیتی مثبت برای تقویت رفتارهای درست استفاده میکنند، مانند روش های تشویق و تمجید.
محققان دریافته اند کودکانی که والدینی مقتدر دارند در بزرگسالی بیشتر احساس مسئولیت میکنند و عقاید خود را راحت تر بیان میکنند.
کودکانی که با والدینی مقتدر بزرگ میشوند به احتمال زیاد خوشحال تر و موفق تر هستند.
همچنین به احتمال زیاد در تصمیم گیری و ارزیابی خطراتی که ممکن است برایشان رخ دهد، بهتر عمل میکنند.
۳. فرزند پروری سهل گیرانه
کدام یک از جملات زیر در مورد شما صدق میکند؟
- مقرراتی وضع می کنید که به ندرت عملیشان میکنید.
- عواقب کارفرزندانتان را بیشتر وقت ها نادیده میگیرید.
- فکر میکنید که فرزندتان بدون دخالت شما بهتر یاد میگیرد.
اگر جملات بالا در مورد شما صدق میکند، به احتمال زیاد والدینی آسان گیر هستید.
والدین سهل گیر، باگذشت هستند.
آنها اغلب در صورت مواجه با مشکلات فقط گام اول را برمیدارند.
بیشتر وقت ها میبخشند و عقیده شان این است که «بچه ها همیشه بچه هستند».
اگر بچه ها التماس کنند چیزی را که میخواهند به آنها میدهند یا اگر فرزندشان قول بدهد که خوب باشد اجازه میدهند زودتر از موعد تکالیفشان را تمام کنند.
والدین آسان گیر معمولا بیشتر نقش دوست را دارند تا پدر و مادر.
آنها اغلب فرزندان را تشویق میکنند تا در مورد مشکلات خود با آنها حرف بزنند، اما اغلب سعی نمیکنند انتخاب نادرست و رفتار بد آنها را مدیریت کنند.
ویژگی کودکانی که والدینی سهل گیر دارند:
- فرزندانی که با چنین والدینی بزرگ میشوند در زمان تحصیل دچار مشکلاتی میشوند.
- این کودکان مشکلات رفتاری بیشتری از خود نشان میدهند چرا که به قانون و مقررات احترام نمیگذارند.
- آنها اغلب اعتماد به نفس پائینی دارند و ممکن است احساس غم زیادی از خود نشان دهند.
- همچنین در معرض مشکلات سلامتی زیاد مانند چاقی هستند چراکه این والدین آنها بوده اند که بیشتر سعی میکردند آنها را از تنقلات دور کنند.
- همچنین این کودکان به احتمال زیاد مشکل خرابی دندان هم دارند چراکه والدین آنها رفتارهای خوب مانند مسواک زدن را در آنها تقویت نکرده است.
۴. فرزندپروری بی توجه، طرد کننده
کدام یک از جملات زیر در مورد شما صدق میکند؟
- در مورد مدرسه و تکلیف فرزندتان سوال نمیپرسید.
- به ندرت پیش می آید که بدانید فرزندتان کجا است یا با چه کسی است؟
- زمان زیادی با فرزند خود صرف نمیکنید.
اگر این جملات در مورد شما درست هستند، ممکن است والدینی بی توجه و طردکننده باشید.
- والدین طردکننده اطلاعات کمی در مورد کارهایی که فرزندشان انجام میدهند، دارند.
- قوانین کمی وضع می کنند.
- کودکان به اندازه کافی راهنمایی و تربیت نمیشوند و مورد توجه والدین خود نیستند.
- والدین طرد کننده از کودکان خود انتظار دارند خودشان خودرا تربیت کنند.
- زمان و انرژی زیاد صرف برطرف کردن نیازهای کودکان خود نمیکنند.
- والدین طردکننده ممکن است کم توجه باشند اما این کم توجهی همیشه عمدی نیست.
پدر یا مادری که درگیر مسائل و مشکلات است یا مواد مخدر مصرف میکند، به نظر نمیرسد بتواند به طور پایه ای نیازهای فیزیکی و احساسی فرزند خود را برطرف کند.
از طرفی دیگر، والدین بی توجه و طردکننده اطلاعاتی در مورد نحوه رشد فرزند خود ندارند و گاهی اوقات غرق در مشکلات کاری، پرداخت اقساط و مدیریت کارهای خانه هستند.
کودکانی که والدین بی توجه دارند به احتمال زیاد مشکلات زیادی با اعتماد به نفس خود دارند. عملکردشان در مدرسه ضعیف است.
انواع اختلالات یادگیری کودکان در مدرسه
همچنین اغلب اوقات مشکلات رفتاری از خود بروز می دهند و اغلب شادی کمی را تجربه میکنند.
مشکلات رفتاری و روانی شایع در کودکان و نوجوانان که نیازمند مراجعه به روانشناس هستند
والدین موفق
برای پرورش موفق فرزندان خود فقط لازم نیست که از خطرات آشکار همچون تجاوز، بی توجهی یا توجه زیاد جلوگیری کنید.
چهاروظیفه اصلی والدین موفق
- حفظ بهداشت و امنیت فرزندان
- بهبود روابط عاطفی با فرزندان
- آموزش مهارت های اجتماعی
- آماده سازی کودکان از نظر فکری و احساسی برای رویارویی با مسئولیت های زندگی
مطالعات بسیاری نشان میدهند پشت کودکانی که به بهترین شکل تربیت شده اند والدینی هستند که بهترین راه را برای ترکیب صمیمیت و حساسیت با انتظارات شفاف رفتاری یافته اند.
شاید این چهار عامل برای والدین مفید باشد:
مراقبت (نشان دادن مقبولیت وعلاقه)، ثبات (حفظ یک محیط ثابت)، انتخاب (فراهم کردن شرایط برای ایجاد استقلال فرزند) و پیامدها (واکنش در قبال انتخابات، چه مثبت چه منفی).
۹ اصل مهم در فرزندپروری مناسب چیست؟
۱. رفتاری که از خود نشان می دهید مهم است
فرقی ندارد رفتار با فرزندتان باشد یا نوع رفتارتان با دیگران، کودکانتان از شما یاد میگیرند. این یکی از اصول مهم است:
کاری که شما انجام می دهید باعث تغییردر کودکتان میشود.
پس در لحظه تصمیم گیری نکنید. از خودتان بپرسید میخواهید به چه چیزی برسید؟ و آیا با انجام این رفتار واقعا احتمال دارد به نتیجه ی مدنظر برسید؟
۲. در زندگی فرزند خود نقش فعال داشته باشید
تبدیل شدن به والدینی همراه، وظیفه ای زمان بر و دشوار است که اغلب هم نیازمند بازنگری و اولویت بندی دوباره ی اولویت ها است.
بیشتر اوقات این کار به منزله ی فدا کردن چیزی که دوست دارید برای چیزی است که کودکان نیاز دارد. با این حال لازم است هم بصورت فیزیکی و هم روحی در کنار فرزندانتان باشید.
۳. فرزندپروری خود را با متناسب با رشد کودک پیش ببرید
هم پا با رشد فرزند خود پیش بروید. کودکتان در حال رشد است، مراقبت این باشید که سن بر رفتار کودکان تاثیر بسیاری دارد.
۴. قانون و مقررات وضع کنید
وقتی فرزندتان نوجوان است رفتار او را بصورت ۱۰۰% مدیریت نکنید زیرا در بزرگسالی هنگامی که شما دیگر با او نیستید، برای یادگیری اینکه چطور خود را مدیریت کند سختی زیادی خواهد کشید.
همیشه و در همه وقت باید قادر باشید به این سه سوال پاسخ دهید:
فرزندم کجاست؟ چه کسی با او است؟ دارد چکار می کند؟
قانونی که فرزندتان از شما می آموزد همان قوانینی است که بعدها برای خودش مقرر می کند.
شما نمیتوانید ریز به ریز فرزند خود را کنترل کنید، وقتی که به مقطع متوسطه می رسند باید بگذارید خودشان تکالیفشان را انجام دهند، انتخاب هایشان را خودشان انجام دهند و در کار آنها دخالت نکنید.
این مقاله هم برای شما مفید است:
ارتباط با نوجوان و نکات کلیدی که پدر و مادرها باید به آن توجه کنند
۵. استقلال را در فرزند خود پرورش دهید
تعیین حدود به فرزندتان کمک میکند تا مدیریت شخصی را یاد گیرد. تشویق به داشتن استقلال به او کمک میکند مسیر خود را پیدا کند. او برای موفقیت در زندگی به هر دوی آنها نیاز دارد.
طبیعی است که در ابتدا برای رسیدن به استقلال تلاش میکنند. بسیاری از والدین به اشتباه استقلال فرزندان خود را برابر با سرکش شدن آنها میدانند. فرزندان در تلاش برای استقلال هستند چرا که این تمایل طبیعت انسان است که بر همه چیز کنترل داشته باشد تا اینکه احساس کند دیگران بر او کنترل دارند.
۶. ثابت قدم باشید
اگر قوانین تان هر روز تغییر کند یا اگر فقط بعضی وقت ها آنها را عملی کنید، خودتان مقصر بدرفتاری فرزندتان خودتان خواهید بود، نه او.
مهمترین ابزار تربیت شما ثابت قدم بودن است. خود را طوری نشان دهید که گویا نمی شود با شما بحث کرد.
هرچه قدرت اختیار شما براساس خرد و عقل و نه قدرت باشد، فرزندتان کمتر با شما به چالش برمیخیزد.
۷. از تربیت سختگیرانه خودداری کنید
والدین نباید فرزندان خود را تحت هیچ شرایطی تنبیه بدنی کنند.
فرزندانی که کتک میخورند به احتمال زیاد با دیگران بیشتر دعوا میکنند. بیشتر بقیه را اذیت می کنند و برای برطرف کردن اختلافات خود با دیگران به نزاع میپردازند.
۸. قوانین و تصمیمات خود را برای آنها توضیح دهید
والدین خوب از فرزندان خود انتظاراتی دارند که باید راجع به آنها با کودکان خود صحبت کرده و به توافقات لازم با یکدیگر برسند.
ولی والدین گاها توضیحات اضافه به فرزندان کوچکتر خود می دهند و توضیحات کمتری به بزرگسالان می دهند. چیزی که روشن است این است که مثلا با یک کودک ۱۲ ساله نباید خیلی شفاف بود. زیرا او اولویت بندی، قضاوت یا تجربه ای را که شما دارید، ندارد.
۹. با احترام با فرزند خود رفتار کنید
بهترین راه برای مواجه با رفتاری محترمانه با فرزند خود، رفتار مودبانه با او است.
باید همان میزان ادب و نزاکتی را با فرزند خود داشته باشید که نسبت به سایر افراد دارید.
- مودبانه با او صحبت کنید، به عقایدش احترام بگذارید.
- به چیزی که به شما می گوید دقت کنید. با مهربانی با او رفتار کنید.
- سعی کنید هر وقت می توانید خوشحالش کنید.
بچه ها همانطور با دیگران رفتار می کنند، که والدین شان با آنها رفتار کرده اند.
روابط شما با آنها پایه و اساس روابط آنها با دیگران است.