راز تقویت ایران توسط روسیه و چین
تهران علیرغم موقعیت آسیبپذیر کنونی، یک شریک ایده آل خاورمیانهای در ائتلاف شرق برای از بین بردن نظم تحت رهبری ایالات متحده است.
به گزارش شجرنیوز به نقل از اکوایران، برایان کلارک و مایکل دوران اعضای ارشد موسسه هادسون در مطلبی برای وال استریتژورنال با عنوان «چرا روسیه و چین ایران را تقویت میکنند؟» نوشتهاند: اگرچه تهران آسیب پذیر است، اما شریک ایده آل خاورمیانهای در ائتلاف شرق برای از بین بردن نظم تحت رهبری ایالات متحده است.
بحران اوکراین نقصی در استراتژی رئیس جمهور بایدن در قبال ایران را آشکار می کند. واشنگتن به گونه ای با پکن و مسکو تعامل می کند که گویی آنها در منافع اصلی ایالات متحده در رابطه با ایران سهیم هستند، در حالی که آنها در عوض با تهران برای تضعیف نظم جهانی به رهبری آمریکا کار می کنند.
این همان چیزی است که مقامات تهران می گویند. محمود عباس زاده مشکینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، چهارشنبه گذشته گفت: در نظم نوین جهانی مثلثی متشکل از سه قدرت ایران، روسیه و چین شکل گرفته است. او در مورد هدف صریح بود: «این ترتیب جدید، پایان هژمونی ناعادلانه ایالات متحده و غرب را منعکس می کند.»
تیم بایدن گوش نمی دهد. جمعه گذشته آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در ژنو با سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، دیدار کرد که او یک توافق موقت برای خروج از بن بست مذاکرات هسته ای ایران را پیشنهاد کرد. آقای بلینکن گفت: «روسیه احساس فوریت ما را دارد و ما امیدواریم که روسیه از روابط خود با ایران استفاده کند و باید این احساس فوریت را در ایران برانگیزد.»
همانطور که آقای بلینکن صحبت می کرد، روسیه در حال برگزاری رزمایش دریایی مشترک با چین و ایران در اقیانوس هند بود. روز قبل، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، میزبان ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در مسکو بود. آقای رئیسی در سخنرانی خود در مجلس دوما، «مقاومت» را مورد بحث قرار داد – جنبشی که ایران برای از بین بردن نظم تحت رهبری آمریکا در خاورمیانه رهبری میکند.
وی گفت: مقاومت، آمریکایی ها را از افغانستان و عراق بیرون راند و همچنین «الگوی موفق همکاری ایران و روسیه در سوریه» را ایجاد کرد. با این روحیه، آقای رئیسی گلایه اصلی آقای پوتین در رابطه با اوکراین را تکرار نیز کرد و گفت سازمان پیمان آتلانتیک شمالی “به دنبال نفوذ در مناطق مختلف جغرافیایی با حقایق جدیدی است که منافع مشترک کشورهای مستقل را تهدید می کند.”
کمپین آقای پوتین برای درآوردن اوکراین تحت کنترل مسکو ارتباط مستقیمی با پروژه مشترک روسیه و ایران برای حمایت از دولت اسد در سوریه دارد. پایگاه های دریایی روسیه در سواستوپل، کریمه (که آقای پوتین در سال 2014 از اوکراین ضمیمه کرد) و در طرطوس، سوریه، به عنوان مراکز عملیاتی برای حضور روسیه در مدیترانه عمل می کنند. یک اوکراین قوی و مستقل، توانایی مسکو را برای ایجاد قدرت در خاورمیانه تهدید می کند.
آقای پوتین ممکن است موافق باشد که ایران هرگز نباید از آستانه هسته ای عبور کند. با این حال، همکاری نزدیک با ایالات متحده برای دستیابی به این هدف، با اولویت فوری تر او که تضعیف نظم تحت رهبری آمریکا است، تداخل دارد.
به نوبه خود، رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، مجموعه ای مشابه از محاسبات را انجام می دهد. به لطف یکی از سریعترین تجهیزات نظامی تاریخ، چین اکنون دارای بزرگترین نیروی هوایی آسیا، بزرگترین ارتش جهان از نظر تعداد نیروهای فعال و بزرگترین نیروی دریایی از نظر تعداد شناورها است. به گفته رهبران فرماندهی هندوپاسیفیک ایالات متحده، ارتش چین تا سال 2027 با موفقیت به تایوان حمله خواهد کرد.
پنتاگون در حال بازی کردن است. این کشور در حال دستیابی به سلاحها و فناوریهای جدیدی است که میتوانند چین را بازدارند، اما این سلاحها تا اواخر این دهه به طور کامل در ارتش تایوان ادغام نمیشوند. بنابراین، پنجره بهینه چین برای فتح تایوان بین سال های 2025 تا 2030 خواهد بود، زمانی که نوسازی نظامی آن به اوج خود می رسد در حالی که نیروهای ایالات متحده هنوز در حال تطبیق هستند.
امری که دوباره ما را به ایران بازمی گرداند. به ادعای نویسندگان مقاله، در صورت وقوع جنگ در تایوان، چین به تهران و نیروهای متحدش در منطقه نظر خواهد داشت تا تهدیداتی را برای کشتیرانی ایجاد کنند – برای شناسایی یک یا چند گروه حامل آمریکایی در خلیج فارس. اما ارزش “مقاومت” ایران به همین جا ختم نمیشود. پکن به شدت به واردات نفت خاورمیانه وابسته است. هدف آن حفاظت از خطوط تدارکات طولانی و آسیب پذیر خود پس از سرنگونی ایالات متحده به عنوان قدرت برتر منطقه است. وقتی آنقدر قوی نیست که بتواند مستقیماً آن را به چالش بکشد، از ایران به عنوان وسیله استتار خود استفاده می کند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، اخیراً اعلام کرد که توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین که سال گذشته منعقد شده بود، اجرایی شده است. در قلب این توافقنامه، نفت در ازای کمک های امنیتی است. آیا چین فعالانه ایران را تشویق میکند تا نیروهای متحد خود را علیه متحدان آمریکا در خلیج فارس به کار بگیرد؟ نه آنگونه که ما می دانیم.
اما چین در حال تقویت ایران است و هیچ کاری برای مقابله با آن انجام نمی دهد. پکن نمی تواند متوجه شود که وقتی متحدان ایالات متحده برای کمک به واشنگتن مراجعه میکنند، با آمریکای خسته و پریشان مواجه می شوند که تمایل کمتری برای بازدارندگی ایران دارد. متفقین که به طور فزاینده ای در معرض دید قرار می گیرند، به طور آزمایشی به سمت پکن متمایل می شوند.
بنابراین نفوذ چین در امور نظامی خاورمیانه به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این کشور تجهیزات نظامی را به اکثر متحدان خاورمیانه ای ایالات متحده می فروشد و با مشارکت عربستان سعودی و امارات متحده عربی سلاح تولید می کند. چین به سعودی ها کمک میکند تا بر فناوری هسته ای تسلط پیدا کنند.
در بهار 2021، اطلاعات ایالات متحده مشاهده کرد که چین به طور مخفیانه یک سایت نظامی در بندر خلیفه در نزدیکی ابوظبی می سازد. ساخت و ساز تنها پس از چرخاندن بازو توسط واشنگتن متوقف شد.
به ادعای نویسندگان، توافق موقت در مورد برنامه هستهای ایران که آقای لاوروف با آقای بلینکن در مورد آن صحبت کرد، از ایران می خواهد در ازای لغو تحریم ها، ذخایر اورانیوم غنی شده خود را کاهش دهد. اما این تنها به اقتصاد ایران کمک میکند و در عین حال به ایران اجازه میدهد توانایی تولید مواد شکافتپذیر هستهای را در کوتاهمدت حفظ کند.
این مقاله مدعی است: در مجموع، چین و روسیه در حال تقویت ایران هستند. هر دو به شریکی در خاورمیانه نیاز دارند که وقفکننده “مقاومت” در راستای تضعیف قدرت ایالات متحده باشد. چرا تیم بایدن در حال حرکت است؟ رویکرد واشنگتن باید استراتژیک تر باشد. در میان اعضای ائتلاف جهانی که به نابودی نظم تحت رهبری آمریکا اختصاص دارد، ایران آسیب پذیرتر است و ایالات متحده درباره آن با معادله سادهتری مواجه است.