تپههای زباله شهرقدس در مجاورت شهرک مسکونی/ درآمدهای عجیب از معاملات طلای کثیف
شهرقدس- فقط کافی است چند دقیقه کنار یکی از مخازن زباله کنار خیابان بایستی تا ببینی چند زبالهگرد آمده و محتوای آن را جمعآوری میکنند. برخی از این مخازن پسماند شهری روزانه تا ۲ میلیون تومان نیز درآمدزایی برای ضایعات جمعکنها دارند.
پایگاه خبری تحلیلی شجرنیوز: حکایت دستهای پینه بسته و پوست چروکیده کودک کاری که در 12 سالگی با یک چرخدستی و گونی در کوچهها و خیابانها از صبح تا شب راه می افتد و چرخ گردونِ روزگارش بر حول همان گونی رنگ رفته و چرخ دستی آهنی میچرخد، برای همه آشناست.
کودکی که به جای کودکی کردن و درس خواندن، با دورهگردی و جمعآوری کارتن و پلاستیک و انواع مختلفی از ضایعات، روز را به شب میرساند تا با درآمدی که به دست میآورد لقمه نانی برای خود و خانوادهاش فراهم کند. فقط کافی است چند دقیقه کنار یکی از مخازن زباله کنار خیابان بایستی تا ببینی چند زبالهگرد به سمت یک مخزن آمده و محتوای آن را جمعآوری میکنند. برخی از این مخازن پسماند شهری روزانه تا ۲ میلیون تومان نیز درآمدزایی برای ضایعات جمعکن ها دارند.
وجود ۹۰۰ نفر ضایعات جمع کن در سطح شهرقدس
در گوشه و کنارهای شهرقدس، هرجای دنجی که فکر کنید، مراکزی از جمعآوری ضایعات را میتوان پیدا کرد، انبارهایی که چرخدستیهای پر از مواد بازیافتی یکی پس از دیگری به این مکانها وارد شده و پس از تحویل و تخلیه کردن، بازهم راهی خیابانها میشوند.
این مکانها روز به روز درحال زیاد شدن است و کودکان و جوانان غیرایرانی بیشترین آمار نیروی کار در این مراکز را به خود اختصاص دادهاند و با پولی که از جمعآوری این طلای کثیف بهدست میآورند بخشی را صرف امرار معاش خود و کرایه خوابگاه و غذا میکنند و بیشتر آن را برای خانواده خود به خارج از کشور میفرستند.
به گفته مسؤولان حدود ۹۰ واحد جمعآوری ضایعات در سطح شهرقدس وجود دارد و در هر واحد حداقل ۱۰ نفر فعالیت میکنند که بیشتر دورهگردهای ضایعات جمعکن افغانستانی و پاکستانی و متصدیان آنها ایرانی است.
در برخی از این مراکز خطرات و معضلاتی مانند خرید و فروش مواد مخدر، بساط پهن اعتیاد و ناایمن بودن اتاق محل استراحت از جمله مواردی است که بهراحتی دیده میشود و وقتی از ذغال و منقل آتشین آنها سوال میکنی، میگویند که برای درست کردن کباب است! اما اینها نه برای درست کردن کباب، بلکه زندگی و سلامتی خود را به سیخ و آتش میکشند.
جهت بررسی این معضل به تعدادی از انبارهای ضایعاتی در سطح شهر سر زدیم و در کوچه ها و خیابان های مختلف با چندنفر از افراد جمع کننده ضایعات گفتوگو کردیم.
آرزو دارم معلم شوم
با یکی از این کودکان دقایقی هممسیر می شویم. موهای ژولیدهای دارد و با این قد و قواره کوچک، چرخدستی را به زحمت هل میدهد. دو برادر کوچکتر و بزرگتر از خودش هم ضایعات جمع میکنند. تا حالا مدرسه نرفته و با فروش هرکیلو ۳ هزار تومان از ضایعات، خرجی خانوادهاش در افغانستان را تامین میکرد. شبها در گاراژ میخوابد و ماهی ۷۰۰ هزار تومان بابت جای خواب و غذا پرداخت میکند. آرزو دارد درس بخواند تا وقتی بزرگ شد معلم شود اما اگر مدرسه میرفت دیگر پولی برای امرار معاش نداشت.
درآمد ماهیانه 15 میلیون تومانی
وارد محله دیگری می شویم. از همان ابتدای خیابان، زباله گردها خودنمایی می کنند و با چرخ دستی بدون چرخ، دور سطل های زباله می چرخند تا تکه ای کاغذ و پلاستیک و مواد بازیافتی پیدا کرده و به بارهایشان اضافه کنند.
یک جوان با چرخ دستی اش از راه می رسد. حدود یک سالی است که از هرات آمده و در خیابانهای شهر با یک چرخ دستی زبالهها را جمع میکند. درآمد روزانه اش 500 هزار تومان است و هر کیلو ضایعات را 35 تا 40 هزار تومان می فروشد. این جوان هیچ مدرک شناسایی ندارد و بیشتر روزها بیش از 100 کیلو زباله بازیافتی جمع میکند و در ازای تحویل، پول نقد می گیرد.
کارش شده در کوچه و خیابان ها زباله گردی کردن و محل استراحتش شبها در همان انباری است که ضایعات را تحویل می دهد و پولی که از کارکرد روزانهاش به دست میآورد را برای خانوادهاش در افغانستان میفرستد.
از سر لجبازی ضایعات جمع میکنم
با همین جوان مشغول صحبت بودیم که پیرمردی تازه کار، با یک گونی و کیسه پلاستیکی بزرگ در دست از راه می رسد. روزانه حدود 80 هزار تومان درآمد دارد و می گوید اگر چرخ داشته باشم درآمدم دوبرابر میشود چون وقتی گونی را پر میکنم و برمیدارم، کمرم درد میگیرد و بیشتر از این نمی توانم ضایعات جمع کنم.
از شهرستان آمده و بهدور از خانوادهاش، تنها زندگی میکند. در گذشته در نانوایی کار میکرده و این کار زبالهگردی را از روی لجبازی با خانواده انجام میدهد البته خانواده اش از این کار ناراضی هستند اما پیرمرد لجوج مرغش یک پا دارد.
300 میلیون سرمایهگذاری برای جمعآوری ضایعات
در یکی دیگر از انبارها که پنجرههای خانههای نوساز محله رو به آن باز میشود، جنسهای مالخری را دریافت میکنند و همه را برای آسیاب و ذوب به کارخانههای مختلف میفرستند. از نان خشکهایش، هم گنجشکها استفاده میکنند و هم به دامداری ها میفرستند. کارتن و نان هر کدام کیلویی 4 هزار تومان، آهن 10 هزار تومان و پلاستیک را هم حداقل 5 هزار تومان قیمت گذاشته اند. برای این کار 300 میلیون سرمایهگذاری کرده و نسبت به میزان سرمایهاش درآمد خوبی دارد. بازیافتیها را تحویل می گیرد و پس از انبار کردن به دلال میفروشد.
بساط پذیرایی مواد آماده بود
به مرکز دیگری رفتیم به نظر می رسید که مرتب تر از دیگر انبارها باشد اما پشت در بزرگ ورودی انبار، اتاقکی قرار دارد که پنجره کوچکی گذاشته اند تا هرکس وارد شد اول خودشان متوجه شوند. روی در «بهترین خریدار ضایعات» نوشته شده و از انواع فلزات، مس و آلومینیوم گرفته تا لولههای پلاستیکی و سپر ماشین و در رادیاتور پیدا میشود.
از سمت اتاقک یک نفر خارج می شود و نفر دیگر سعی دارد طفره برود و در را ببندد. از قصرشیرین آمده و در این مکان اجارهای نگهبانی میکند. هرگوشه این اتاق کوچک شرح حال تلخ و نادیدنی از بساط مواد را داشت. معلوم نبود اینجا نگهبانی از انبار می کنند یا پاتوقی برای تبادل و مصرف مواد مخدر است.
تپههای طلای کثیف در مجاورت شهرک مسکونی
در یکی دیگر از محلات شهرقدس تپههایی از پلاستیک، نان خشک، مقوا، کارتن و هرچه فکر کنید روی هم انباشته شده. محلی که یک سمت آن مشرف به معادن شن و ماسه و سمت دیگر در همسایگی ساختمانهای شهرک مسکونی قرار دارد و حدود 20 نفر غیرایرانی در این انبار زیست غیررسمی دارند.
از 12 سالگی به این کارها مشغول شده اند و حالا در دوره جوانی در این انبار کار میکنند و روزانه 250 هزار تومان درآمد دارند. وضعیت بهداشت نامناسب و نداشتن امنیت شغلی بخشی از آسیبهایی است که این افراد با آن مواجهاند.
چرخیهای متعددی ضایعات بازیافتی خود را به این محل میآورند و کیلویی 3 هزار تومان به صاحب کارشان میفروشند. اینجا زبالههای بازیافتی حدود 2 هفته انباشت میشود و بعد به کارخانه هایی در شهریار و شهرقدس جهت بازیافت بار میزنند.
فروش نان خشک برای خرید نان تازه
به خیابان خاکی در یکی از مناطق آسیب پذیر که چند کامیون مواد بازیافتی را بار زدند، می رویم. سگهای ولگرد در حال پرسه زدن هستند. پیرمردی گوشه دیوار روی تکه یونولیتی کنار چرخ دستیاش در سایه نشسته تا نفسی تازه کند. قوطی فلزی و پلاستیکی و نان خشک را از کوچه و محلههای شهر جمع میکند و با هزار تومان بالاتر میفروشد و حداقل 200 هزار تومان روزانه درآمد دارد. بچههایش از این کار پدر رضایت ندارند اما خرجی مدرسه و خانواده باید تامین شود.
به گزارش شجرنیوز، طبق ماده 79 قانون اساسی به کارگرفتن و کارکشیدن از کودکان و نوجوانان زیر 18 سال ممنوع است و در بیشتر انبارهای جمع آوری ضایعات از نیروی انسانی اتباع استفاده میشود که مدرک شناسایی هم ندارند و این معضلات آسیبهای اجتماعی متعددی اعم از اعتیاد، نزاع، درگیری و سرقت را به دنبال دارد، لذا لازم است دستگاههای مرتبط در رسیدگی به آنها و توجه بر عملکرد پیمانکاران توجه داشته باشند و اگر مافیایی در این میان است، ساماندهی کنند.
با ما در شبكه هاي اجتماعي همراه باشيد: اينستاگرام شجرنيوز ، تلگرام شجرنيوز
منبع: فارس